محرومیت مادر از حضانت طفل و عناوین مشابه همچون حق ملاقات، ولایت و قیمومیت در مباحث خانواده اهمیت بسزایی دارد. باید بدانیم که محرومیت مادر از ملاقات فرزندش با توجه به این نکته که فرزند در سن رشد عقلی و عاطفی قرار دارد، اثرات بسیار نامطلوب و جبران ناپذیری بر روحیه طفل باقی می گذارد که چه بسا تا پایان عمر همچنان با کودک همراه است. حضانت هم حق و هم تکلیف والدین است و سن طفل در شکل گیری آن موثر است. در حضانت است که جدایی والدین چه به سبب طلاق و چه به سبب قانونی دیگری همچون خوف بودن زن و شوهر زیر یک سقف از اسباب شکل گیری آن حق محسوب می شود.از همین رو در گفتار حاضر به بررسی عناوین فوق به ویژه حق حضانت والدین می پردازیم.
تعریف حضانت
در قانون تعریف خاصی از حضانت به عمل نیامده است ولی منظور از حضانت، وظیفه نگهداری از فرزند مشترک است. حضانت زمانی مطرح می شود که والدین به واسطه طلاق جدا از یکدیگر زندگی نمایند. حال به واسطه جدایی والدین، وظیفه نگهداری از طفل با چه کسی خواهد بود؟ مادر باید از طفل نگهداری کند یا پدر؟ چه کسی باید هزینه های فرزند فوق را متقبل گردد؟ در صورتی که حضانت با پدر یا مادر باشد، طرف مقابل چه حقی برای ملاقات خواهد داشت؟ نحوه انجام ملاقات به چه صورت خواهد بود؟ آیا حضانت مادر به منزله حق نام برده در اداره امور مالی فرزند مشترک است؟ پاسخ سوالات فوق وجوه تمایز حضانت از ملاقات، ولایت و نفقه را روشن می کند. بررسی موارد فوق با توجه به مواد 1168 تا 1180 قانون مدنی و مواد 40 لغایت 47 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 و آیین نامه اجرایی قانون حمایت خانواده انجام خواهد شد.
سن حضانت و اثر استنکاف از آن
برابر ماده 1168 قانون مدنی، حضانت و نگهداری از طفل هم حق و هم تکلیف ابوین است. یعنی پدر یا مادر در زمانی که برابر قانون وظیفه نگهداری از طفل را به عهده دارد نباید از انجام تکلیف قانونی سرباز زند و این در واقع تکلیف وی به نگهداری از فرزند محسوب می شود.
بنابراین و مستند به ماده 1169 همان قانون مادر تا سن 7 سالگی موظف است از فرزند مشترک خود (پسر یا دختر) نگهداری نماید. و بعد از 7 سالگی تا سن بلوغ وظیفه نگهداری از فرزند مشترک با پدر خواهد بود و هیچکدام نمی توانند از وظیفه نگهداری از فرزند مشترک به بهانه های مختلف خودداری نمایند.
سن بلوغ
سن بلوغ در دختران 9سال و در پسران 15 سال تمام قمری است. بنابراین اگر که پدر یا مادر در زمانی که وظیفه نگهداری از فرزند مشترک را به عهده دارد و از انجام تکلیف قانونی خودداری کند می توان الزام وی را به انجام تکلیف قانونی خواست.
در مقام عمل اگر که الزام وی امکان پذیر نباشد، طرف مقابل مکلف به نگهداری از فرزند مشترک خواهد بود. اگر که وی نیز از نگهداری طفل خودداری نماید و در این صورت محکمه مستند به ماده 1172 قانون مدنی، حضانت را به خرج پدر به اقربای طفل و یا قیم وی واگذار می کند.
وظیفه پرداخت هزینه
هزینه های نگهداری از طفل (نفقه) با پدر است و در صورت فوت وی، مادر مکلف به پرداخت خواهد بود. به عنوان مثال حضانت دختر 4 ساله با مادر وی است. اگر مادر از انجام وظیفه خودداری کند از طریق دادگاه خانواده به نگهداری از طفل الزام می شود. و الزام وی می تواند موثر باشد یا نباشد، حضانت با پدر طفل خواهد بود. پدر هم از انجام حضانت خودداری نماید، حضانت بر عهده ی اقربای طفل خواهد بود. در مقام عمل، دادگاه خانواده اداره بهزیستی را برای نگهداری از طفل تعیین میکند. مگر اینکه از اقربای طفل کسی حاضر به نگهداری از طفل باشد.
شما می توانید جهت کسب اطلاعات بیشتر به عناوین ذیل مراجعه فرمایید:
اثبات عدم صلاحیت پدر برای حضانت
نمونه دادخواست حضانت فرزندان مشترک
مصادیق محرومیت مادر از حضانت طفل
مستند به ماده 1173 قانون مدنی، مبنای قانونگذار در سلب حضانت، سلامت جسمی و یا تربیت اخلاقی طفل است. بنابراین در هر زمان که سلامت جسمی و یا تربیت طفل به خطر افتد دادگاه خانواده می تواند حضانت را از پدر یا مادر خاطی سلب و حسب مورد به شخص دارای صلاحیت واگذار نماید.
الف)مصادیقی را که می توان از اسباب سلب تابعیت برشمرد
۱) اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار.
۲) اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء.
۳) ابتلا به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی.
۴) سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء، تکدی گری و قاچاق.
۵) تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
ب)نتیجه
بنابراین اگر که حضانت طفل 4 ساله که قانونا با مادر وی می باشد. و پدر نامبرده مدعی وجود یکی از اسباب و جهات فوق در مادر باشد باید از دادگاه خانواده محل سکونت مادر دادخواستی به خواسته سلب حضانت به طرفیت مادر مطرح نماید. همچنین هر یک از موارد فوق را اثبات نماید تا محکمه مستند به آن نسبت به سلب حضانت حکم صادر نماید.
حضانت طفل با طلاق و محرومیت مادر از حضانت طفل
متذکر شدیم که موضوع حضانت زمانی مطرح می شود که پدر و مادر طفل یا به واسطه طلاق و یا به جهت دیگری جدای از هم زندگی نمایند.
در این صورت اگر که آنها در خصوص حضانت با هم توافق داشته باشند، به مفاد توافق عمل خواهد شد. بنابراین اگر که طرفین ضمن طلاق توافقی این گونه توافق نمایند که حضانت طفل 4 ساله با پدر باشد، در این صورت مفاد توافق فوق در رای دادگاه گنجانده خواهد شد، حکم قانون را خواهد داشت و حضانت به پدر داده می شود.
الف)سلب شدن حضانت از پدر
اگر به هر نحوی شرایط حضانت از پدر سلب گردد، در این صورت می توان مستند به ماده 41 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 از دادگاه خانواده سلب حضانت پدر را خواست. دادگاه می تواند برخلاف توافق سابق اقدام به سلب حضانت از پدر نماید و حکم به حضانت مادر دهد. نمونه این موضوع زمانی است که زوجه در ازای به دست آوردن حضانت فرزند 8 ساله خود مهریه خود را می بخشد و حضانت طفل را از پدر می گیرد که در اینصورت هم اگر که اسباب سلب حضانت در وی بروز نماید پدر طفل می تواند سلب حضانت مادر را از دادگاه بخواهد و موجبی برای برگشت زن به مهریه نخواهد بود.
ب)توافق والدین برای حضانت
در صورت توافق والدین برای حضانت به مفاد توافق عمل خواهد شد هر چند که برخلاف قانون توافق نموده باشند. اما در فرضی که توافقی در خصوص حضانت بین طرفین وجود نداشته باشد مثلا طلاق به درخواست زن یا شوهر واقع شده باشد و طرفین در خصوص حضانت توافق ننمایند در اینصورت باید به مفاد قانون عمل نمود و تا سن 7 سالگی حضانت به مادر سپرده خواهد شد و بعد از آن تا سن بلوغ اولویت با پدر خواهد بود.
سخن پایانی
ما در این مقاله به محرومیت مادر از حضانت طفل پرداختیم. ماده 1170 قانون مدنی، ازدواج مجدد زن را از اسباب سلب حضانت دانسته است. و در خصوص ازدواج مجدد مرد سکوت اختیار کرده است. حسب ماده فوق اگر که حضانت طفل با مادر باشد و وی ازدواج مجدد نماید، حضانت از وی سلب می شود و به پدر داده خواهد شد؛ ولی اگر که طفل فاقد پدر باشد، حضانت همچنان با مادر خواهد بود و وی مکلف به نگهداری از طفل خواهد بود.
دیدگاه کاربران
تا کنون دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را ثبت میکند!