فسخ قراردادی نکاح

تفاوت فسخ باطلاق درچیست


جاری شدن صیغه عقد بین زن ومرد باعث می‌شود که دو نفر که تا به حال مسیر زندگی متفاوتی داشته‌اند در یک مسیر قرار بگیرند و زندگی مشترکی را با هم شروع کنند.

اما در شرایط خاصی مجبور به فسخ نکاح می شوند.

قوانینی که برای فسخ نکاح یا تدلیس در نظر گرفته شده با قوانین طلاق متفاوت است. بنابراین زوجین برای فسخ نکاح باید قوانین و شرایطی که برای این کار وجود دارند را بشناسند. اگر نیاز به دریافت اطلاعات بیشتر در این رابطه دارید؛ از طریق این مقاله باما    باشید.

 

برای درک فسخ عقد نکاح ابتدا باید بدانیم فسخ چیست  وتفاوت آن باطلاق کدام است :

فسخ در لغت به معنای منحل کردن و ضایع کردن است و در قانون مدنی به معنی اختیار برهم زدن معامله یا قرارداد

 

طبق ماده 1120قانون مدنی فسخ نکاح به عنوان یکی از راه‌های پایان دادن به عقد نکاح پیش‌بینی شده که به موجب این قانون عقد نکاح دائم به فسخ از سوی زن یا شوهر منحل می‌شود.

فسخ عقد نکاح
فسخ عقد نکاح

تفاوت فسخ با طلاق

  • فسخ زمانی انجام می‌شود که عیوب زن یا عیوب مرد از طرف مقابل پنهان شده باشد یا در ازدواج تدلیس و فریب رخ داده باشد یا  بیماری‌های خاص طرفین منجر به فسخ می‌شود.

در این گونه مواقع قانون این امکان را برای زوجین فراهم آورده که بدون نیاز به تشریفات برای باطل کردن عقد اقدام کنند.

 

  • در فسخ ، زوجین می‌توانند تنها به خاص و اراده خودشان برای باطل کردن صیغه عقد اقدام کنند . شرایط خاص وجود ندارد وهر زمانی زن و مرد می‌توانند برای جدایی اقدام کنند.
  • در فسخ زوجین حقوقی برابرویکسان دارند و هر کدام از آنها می‌توانند با اثبات شرایط فسخ برای جدایی اقدام کنند.

 

  • مهمترازهمه اینکه در فسخ نکاح زن و مرد پس از سه بار جدایی یا بیشتر مشکلی برای ازدواج مجدد ندارند

 

  • و اما طلاق دارای تشریفات خاصی است برای مثال به دو شاهد مرد نیاز دارد باید صیغه طلاق اجرا شود و علاوه بر این اجازه دادگاه برای طلاق ضروریست .

 

  • لازم به ذکر است که طلاق مختص نکاح دائم است وطلاق زوجه در زمان عادت ماهانه یا نفاس زن ممکن نیست.

 

  • ودرنهایت  اگر مرد پیش از نزدیکی همسر خود را طلاق دهد باید نصف مهریه را بپردازد.

 

  •  در طلاق مرد تنها سه بار می‌تواند به همسرش رجوع کند.

 

وضعیت پرداخت مهریه درفسخ عقدنکاح

چنانچه فسخ قبل از نزدیکی باشد زن حق مهرندارد ولی اگر بعداز نزدیکی باشد زن مستحق همه مهریه است  و اما به نظر اکثر حقوقدانان در صورت فسخ به دلیل تدلیس و فریب زن،  در هیچ فرضی نزدیکی یا عدم نزدیکی مهریه تعلق نمی‌گیرد.

 

ثبت رسمی فسخ نکاح

همانطور که بیان شد فسخ نکاح ، یک طرفه است در واقع دارنده حق فسخ ملزم به رعایت تشریفات خاص نیست. فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد نکاح را فسخ می‌کند. اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است

 

برای این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.

عقد نکاح 

بنابر ماده 1034 قانون مدنی ایران هر زنی را که خارج از موانع نکاح باشد می توان به یکی از دو شیوه دائم یا موقت به نکاح درآورد. عقد نکاح موقت با انقضای مدت و یا بذل مابقی مدت منحل می گردد و عقد نکاح دائم نیز با طلاق و یا وجود حق فسخ منحل می گردد. موضوع نوشتار حاضر، حق فسخ عقد نکاح است.

 

حق فسخ عقد نکاح

عقد نکاح دارای ماهیتی عبادی است لذا بر هم زدن آن باید با دلیل شرعی و یا قانونی باشد؛ همین ماهیت عبادی عقد نکاح است که سبب گردیده تا آن را غیرقابل اقاله بدانند؛ یعنی بر خلاف سایر عقود که طرفین می توانند با توافق و تراضی یکدیگر به آن خاتمه بخشند، عقد نکاح اعم از موقت یا دائم با توافق طرفین قابل خاتمه یافتن نمی باشد.

یکی از موارد انحلال نکاح، وجود حق فسخ عنوان گردید.

موارد حق فسخ در مواد ۱۱۲۱ به بعد قانون مدنی مورد اشاره و تصریح قرار گرفته است.

  •  وجود عیوب در زن و یا در مرد که از موجبات حق فسخ برای طرف مقابل عنوان گردیده است.

حال سوال این است که باتوجه به عدم امکان اقاله عقد نکاح، آیا طرفین می‌توانند ضمن عقد نکاح با درج شرط فسخ به این رابطه پایان بخشند؟ مقاله حاضر دیدگاه انتقادی به برخی رویه‌هایی دارد که بدون اطلاع از جوانب شرعی موضوع نسبت به این موضوع با دید مثبت نگریستند.

شرایط انحلال عقد نکاح

عقد نکاح با توجه به نوع آن بنا به انحاء مختلف زیر قابل انحلال است:

انحلال نکاح موقت:

  • برابر ماده 1075 قانون مدنی، نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد. بنابراین شرط اساسی در نکاح موقت درج مدت است مثلاً یک سال یا دو سال و ..

 

  • براساس رویه دفاتر ازدواج، مدت نکاح موقت نباید بیشتر از ۵ سال باشد. یعنی دفاتر ازدواج ملزم شده‌اند که عقد نکاح را برای بیشتر از ۵ سال تنظیم ننمایند. این موضوع هر چند در تعارض با شرع است ولی در جهت انتظام بخشیدن به نکاح موقت موثر و مفید است و دلیل آن این است که در اکثر مواقع ازدواج موقت با گذشت ۲ سال رو به انحلال می رود

شرایط انحلال نکاح موقت 

الف) انقضای مدت:

یعنی مدت زمان مندرج در نکاح موقت به پایان برسد. مثلا ممکن است نکاح موقت برای یک سال تنظیم شده باشد در این صورت با انقضای یک سال عقد مابین زوج و زوجه منحل می گردد.

ب) بذل مدت:

یعنی بدون آنکه مدت زمان مندرج در نکاح موقت به پایان برسد، مرد مابقی مدت را به زن ببخشد و او را قید زوجیت رها سازد.

ج) وجود حق فسخ:

فسخ عقد موقت به دو صورت ممکن است؛ یا فسخ، قانونی است یعنی  عیوب مذکور در مواد ۱۱۲۱ به بعد قانون مدنی در یکی از طرفین وجود داشته باشد که در این‌صورت طرف مقابل حق فسخ عقد را خواهد داشت؛ و یا فسخ قراردادی است یعنی طرفین ضمن عقد موقت، برای خود حق فسخ در نظر گرفته باشند.

این حق فسخ قراردادی در عقد موقت صحیح و قانونی است. ماهیت حق فسخ فوق که به حق فسخ قراردادی معروف است اینست که دارنده حق فسخ از اختیار برهم زدن عقد برخوردار است. 

شرایط انحلال نکاح دائم

برابر ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی عقد نکاح دائم به یکی از دو روش زیر منحل می گردد:

الف) طلاق

یکی از متداول‌ترین شیوه‌های انحلال نکاح، طلاق است. قانون مدنی در ماده ۱۱۴۳ طلاق را برحسب امکان رجوع مرد به دو دسته بائن و رجعی تقسیم نموده است.

امروزه طلاق توافقی که در آن زن و مرد در خصوص شرایط جدایی با هم اتفاق نظر دارند از متداول‌ترین شیوه‌های جدایی است. طلاق توافقی با توجه به ماهیت کراهت طرفینی (مبارات) در زمره طلاق بائن به شمار می‌آید. البته در رای دادگاه معمولاً طلاق خلع نوشته می‌شود.

{نکته حائز اهمیت اینست که در طلاق خلع، زوجه می‌تواند در ایام عده به آنچه بذل نموده رجوع کند.}

طلاق توافقی یک نوع طلاق بائن است که مرد حق رجوع ندارد. اما نکته‌ای پر اهمیت در طلاق خلع وجود دارد که گاهی زیان میلیاردی مرد را به دنبال دارد و آن اینکه بعد از طلاق توافقی، زن تا پایان عده می تواند با مراجعه به دفترخانه‌ای که صیغه طلاق را جاری نموده است به آنچه از مهریه به‌ همسر خود بذل نموده است رجوع نماید و پس از رجوع زن به آنچه بذل کرده است مثلاً مهریه، نوع طلاق از بائن به رجعی تغییر می‌کند و مرد نیز در مدت عده میتواند طلاق را بر هم زند. زیان واقعی زمانی بروز می کند که زن در روز آخر به مهریه رجوع می کند ولی مرد از حق طلاق خود استفاده نمی کند.

به مثال زیر دقت کنید:

فرض کنید زن و شوهری دادخواست طلاق توافقی به دادگاه تقدیم کرده باشند {زن نیز دوشیزه و یائسه نباشد چون اگر که وی دوشیزه و یا یائسه باشد امکان رجوع ندارد} و زن تمام مهریه خود را را در قبال طلاق به همسرش بذل کند و مرد نیز قبول بذل نماید و در رای دادگاه قید شود طلاق از نوع خلع است؛ پس از ثبت طلاق در دفترخانه زن می‌تواند در مدت عده به مهریه رجوع کند و مرد نیز می تواند در همان مدت عده، طلاق را بر هم زند. حال اگر زن در روز آخر عده به آنچه بخشیده است رجوع کند و مرد از حق طلاق استفاده نکند در واقع زن با وجود جدایی مالک مهریه شده است.

بنابراین در جهت جلوگیری از مشکل فوق، حتما با مشورت وکیل خود سند ابراء مهریه تنظیم کنید تا امکان رجوع زن وجود نداشته باشد.

 

ب) فسخ نکاح:

یکی از موارد انحلال عقد نکاح، وجود حق فسخ است که حق فوق یا به حکم قانون برای طرف متضرر برقرار می‌شود و یا بحکم توافق و تراضی طرفین. بنابراین فسخ عقد نکاح یا قانونی است یا قراردادی. هر یک از موارد فسخ فوق در ذیل مورد بررسی قرار می‌گیرد:

۱) فسخ قانونی نکاح

منظور از فسخ قانونی، وجود عیوبی در هر یک از طرفین است که مستند به آن طرف مقابل حق فسخ عقد را پیدا می‌کند. بنابراین عیوب زنان، عیوب مردان، تدلیس و تخلف از شرط صفت از موجبات فسخ قانونی عقد نکاح می‌باشد. عیوب فوق باید در حین نکاح وجود داشته باشد و طرف مقابل از وجود آ» بی اطلاع باشد. برخی از این عیوب مختص مرد است و برخی مختص زن و برخی نیز بین زوجین مشترک است.

عیوب مرد که از موجبات فسخ نکاح توسط زن است عبارتند از:

۱- خصاء

۲- عنن

۳- مقطوع بودن آلت تناسلی

عیوب زن که از موجبات فسخ نکاح توسط مرد است عبارتند از:

۱- قرن

۲- جذام

۳- برص

۴- افضاء

۵- زمین‌گیری

۶- نابینائی از هر دو چشم

بنابراین وجود عیوب فوق در صورتی‌ موجب حق فسخ است که امکان درمان وجود نداشته باشد؛ بنابراین در هر فرضی که امکان مداوای فرد وجود داشته باشد حق فسخی برای طرف مقابل وجود نخواهد داشت. 

علاوه بر امراض فوق، وجود وصف خاصی در هریک از طرفین نیز از موجبات حق فسخ برای طرف مقابل خواهد بود مثلا اگر عقد مبنی بر دکتر بودن زوجه منعقد گردد و بعدا معلوم گردد که وی فاقد این وصف است می‌توان از دادگاه فسخ نکاح را مطالبه کرد.

رویه قضایی:

به عنوان مثال چندی قبل مردی دادخواست فسخ نکاح داده بود که زوجه به دلیل کوچک بودن غیر متعارف طول واژن امکان دخول مناسب ندارد و…، پس از کش و قوس فراوان در دادگاه بدوی و تجدید نظر استان، در نهایت دیوان عالی کشور فسخ نکاح را به دلیل شرط بنایی می پذیرد به این استدلال که اگر چه در عقدنامه صریحا ذکر نشده است و از عیوب مصرح در قانون هم نیست، ولی داشتن رابطه زناشویی متعارف حق طرفین است و زوج نمی دانسته که زوجه به دلیل کوچک بودن مادرزادی طول واژن امکان عمل زناشویی مطلوب و متعارف را ندارد و نکاح فسخ می شود.

۲) فسخ قراردادی نکاح

منظور از فسخ قراردادی نکاح دائم، درج حق برهمزدن نکاح در ضمن عقد نکاح است. برخلاف سایر عقود که درج حق فسخ متداول و مرسوم است در فسخ قراردادی نکاح محل شبهه اساسی وجود دارد. چون نکاح یک عقد عبادی محسوب می شود؛ و قائل شدن حق فسخ برای طرفین  برخلاف ماهیت عبادی نکاح است از اینرو درج چنین شرطی از موجبات باطل بودن شرط خواهد بود. 

متاسفانه برخلاف نظر مشهور فقها و حکم قانون برخی از دفاتر ازدواج قائل به درج شرط فسخ در ذیل عقد دائم شرعی(و نه رسمی) می‌باشند که با توجه به آنچه گفته شد این موضوع خلاف شرع و قانون خواهد بود لذا توصیه اکید می‌گردد از درج چنین شرطی در ضمن عقد نکاح دائم خودداری گردد.

مجددا یادآوری می کنیم که طلاق بافسخ دارای چندشرط اساسی می باشد که به شرح ذیل است.

ج) تفاوت طلاق با فسخ نکاح 

طلاق تابع تشریفات است یعنی برای صحت طلاق یکسری شرائط لازم است مثلاْ:

۱- طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور دو نفر شاهد مرد عادل که طلاق را بشنوند منعقد گردد. 

۲- طلاق در مدت عادت زنانگی و نفاس صحیح نیست.

۳- طلاق باید منجز باشد پس طلاق معلق به شرط صحیح نیست.

۴- در طلاق رجعی مرد حق رجوع دارد. در طلاق توافقی که از نوع خلع است زن می‌تواند در مدت عده به مابذل رجوع کند و مرد هم می‌تواند طلاق را بهم زند.

در حالیکه در فسخ نکاح هیچ‌یک از شرایط فوق لازم نیست و صرفا دارنده خیار فسخ باید سریعا خیار فسخ را اعمال نماید. 

 

 

وکلای حق وران راهنمای شما در رسیدن به نتیجه مطلوب می باشند. شماره تماس : ۰۹۱۲۹۴۲۶۶۷۴

ما را در اینستاگرام دنبال نمایید:

 haghvaran@

دکتر محمد جواد گوهریانمشاهده نوشته ها

Avatar for دکتر محمد جواد گوهریان

سلام من دکتر محمد جواد گوهریان هستم و متولد سال ۱۳۶۴ و دارای دکترای تخصصی در رشته حقوق خصوصی از دانشگاه خوارزمی هستم. بنده سابقه  تالیف و گردآوری بیش از ۸ مقاله در حوزه حقوق خصوصی در نشریات معتبر داخلی و  گرد آوری کتاب در حوزه آرای وحدت رویه قضائی را دارا می باشم. انجام وکالت و مشاوره در بیش از ۴۳۸ پرونده مطرح در محاکم داخلی و بیش از یازده پرونده داوری در عرصه قرارداهای داخلی تا سال ۱۳۹۸ توسط بنده به انجام رسیده است. تخصص در وکالت در زمینه ملکی و همینطور در زمینه شرکت های داخلی و بین المللی در خصوص انعقاد قرارداهای جاری  و وکالت دائم از دیگر حوزه های فعالیت بنده هست. همینطور بنده مفتخرم پاسخ سوالات کاربران عزیزمان را که عضو با ارزش سایت در نزد ما محسوب می شوند، را به دقت و به صورت رایگان در سایت و در بخش پرسش وپاسخ قرار بدهم .

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *